عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : جمعه 30 آبان 1393
بازدید : 336
نویسنده : رسول رشیدی

رای وحدت رویه ردیف 69 /52 هیئت عمومی دیوان عالی كشور مورخ25 /4 /1370 (روزنامه رسمی13528 – 30 /5 /1370 ) راجع به بطلان عملیات دوران توقف و سرنوشت وصول طلب از طریق محاكم ویا ادارات ثبت .

 

ممكن است طلبكار بدون وثیقه در دوران توقف مدیون از طریق اجری احكام دادگاه و یا اجرای ثبت موفق به وصول طلب خود بگردد.آیا میتوان این نحوه وصول طلب را مشمول فراز دوم ماده423 قانون تجارت نمود وآن را باطل اعلام كرد؟لازم است ابتدا سوابق امر را ملاحضه كنیم (بخش اول)تا زمینه لازم جهت بررسی وضعیت كنونی فراهم آید (بخش دوم). 
بخش اول ـ سوابق امر 
در این زمینه دو نظر مغایر خاصه میان دادگاهها وشعب دیوان عالی كشور وجود داشته است : یك نظر مبتنی برتفسیر مضیق ماده 423 ونظر دیگر قائل به امكان تفسیر موسع این متن قانونی می باشد .دو عقیده مورد بحث در استعلام زیر از اداره حقوقی به نحو مطلوب ملاحظه می شود : 
استعلام شماره 70 مورخ 27 /2 /1355 ریاست شعبه سوم دادگاه شهرستان گنبد كاووس : 
1 …2 … 3 –تاجری در سال 1343 عرضحال توقف می دهد كه دعوی وی رد می شود.دررسیدگی پژوهشی دعوی وی پذرفته و ورشكسته اعلام می شود كه البته این رای در سال 1353 صادر وقطعی می گردد .در سال1343 و 1344 چند قطعه زمین هز تاجر ورشكسته در ازاء طلب وسیله اجرای ثبت پس از انجام تشریفات به طلبكاران انتقال قطعی داده می شود و طلبكاران نیز به دیگران انتقال می دهند.باتوجه به اینكه به موجب رای قطعی سال 1353 تاریخ توقف سال 1343 تعیین گردیده سوال این است كه آیا انتقال اسناد مزبور صحیح بوده یا خیر؟ و به عبارت دیگر با قید توقف تاجر در سال 1343 اسناد انتقال مزبور باید باطل گردد و زمین های مزبور به عنوان اموال تاجر ورشكسته حق كلیه طلبكاران قرار گیرد یا خیر ؟ 
نظریه شماره 2081 مورخ 13 /5 /1355 : 
اطلاق و عموم بند 2 ماده423 قانون تجارت كه به موجب آن بعد از توقف تاجر تادیه هر قرض اعم از حال و موجلی به هر وسیله كه به عمل آمده باشد باطل است .شامل موردی هم كه ازطریق دایره اجرای مالی از تاجر به بستانكار منتقل شده باشد خواهد بود.زیرا منظور از وضع ماده مزبور این است كه پس از توقف دارایی متوقف متعلق به طلبكاران است كه باید از طریق مقرر در قانون تجارت اقدام به فروش و تادیه طلب بستانكاران شود و از این جهت تفاوتی بین اینكه مشخصاً بدهی خود را پرداخته و یا اداره اجرا به قائم مقامی او اقدام كرده باشد نیست و عبارت «به هر وسیله» شامل ادای دین از طریق اجرا نیز می باشد. 
نظر مخالفی هم در این مورد وجود دارد باین شرح كه ماده 423 قانون تجارت به صراحت معاملات باطل را به دو شرط مقید كرده است اول آنكه بعد از توقف انجام شده باشد.دوم آنكه معاملات راتاجر كرده باشد.بنابراین اگر از طرف مراجع قانونی با رعایت تشریفات اقدام به وصول و ایصال طلب دائن قبل از صدور حكم ورشكستگی شده باشد 
چون عملیات مراجع قانونی اقدام تاجر محسوب نیست نافذ و معتبر است و قسمت اخیر ماده 419 قانون تجارت ناظر به بعد از صدور حكم ورشكستگی می باشد كه خود دال بر ان است كه اگر مقنن به معاملات قبل از صدور حكم بوده تصریح می نمود . 
اینك به مطالعه اجمالی موضوع رای اصراری شماره 79 مورخ 1/11/1352 
(ردیف 52/11 هیات عمومی ) میپردازیم : 
شرح ماوقع: در سال 1346 آقای ( ص ) وكیل دادگستری به قائم مقامی شركت سهامی (ر) دادخواستی به طرفیت آقایان ( ح ) و ( د ) به خواسته الغاء اثر از دادنامه شماره 46 مورخ 13/5/1344 از تاریخ صدور و اعلام عدم مالكیت آقای ( ح ) نسبت به 57/21652 متر از اراضی پلاكهای…….. و همچنین اعلام عدم مالكیت (د) نسبت به 2/6313 متر اراضی پلاكهای فوق الذكر تقدیم دادگاه شهرستان شهرضا نموده و اظهار داشته است : 
به موجب دادنامه شماره 214 مورخ 4/5/1345 دادگاه شهرستان شهرضا شركت ( ر ) را از تاریخ 16/2/1341 ورشكسته اعلام نموده بنابراین هر نوع پرداخت دین از اموال آن شركت محكوم به بطلان می باشد و چون دادنامه تملیكی شماره 46 مورخ 13/5/44 مشمول همین حكم است صدور حكم و نیز صدور دستور اجرای موقت در خواست می شود.
1ـ اظهار نظر قضایی اول- رای دادگاه شهرستان نهرضا كه مورد تایید شعبه سوم دادگاه استان اصفهان واقع و پس از نقص تمیزی نیز در شعبه دیگر دادگاه این استان بر آن اصرار شده از قرار ذیل است : 
… طبق ماده 423 قانون تجارت هر گاه تاجر از تاریخ توقف اقدام به تادیه هر قرض اعم از حال و موجل به هر وسیله ای كه به عمل آمده باشد بنماید ، اقدام او باطل و بلا اثر است . 
ماده مذكور ناظر به موردی است كه تاجر شخصاً و با اختیار مبادرت به تادیه قروض خود بنماید نه موردی كه قهراً به موجب حكم دادگاه كه هیچ مقام رسمی و هیچ اداره ای نمی تواند حكم آنرا تغییر دهد یا از اجرای آن جلوگیری كند ، مگر خود دادگاهی كه حكم داده یا دادگاه بالا تر از آن ، آنهم در مواردی كه قانون معین میكند.بناءعلیه شركت خواهان ، چون راساً مبادرت به تادیه دین خود كه قانون تجارت مسامحه آنرامعامله دانسته ، نكرده است و قوه قاهره و بر حسب حكم دادگاه و در اثر صدور اجراییه ودادنامه تملیكی صادر و در آن املاك مذكور در دادخواست پس از تقدیم وانجام مزایده به خواندگان واگذاركردیده و كیفیت عمل هم با اقدام از طرف خود شخص تفاوت بسیار دارد . لذا به علت عدم انطباق مورد با ماده 423 قانون تجارت رای به بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام می شود … 
2ـ اظهار نظر قضایی دوم- این نظریه به وسیله شعبه 3 دیوان عالی كشور بشرح زیر بیان گردیده است : 
«… اقدامات و عملیاتی كه در نتیجه صدور اجراییه به تملیك اموال محكوم علیه به محكوم له منتهی می شود در حقیقت مانند عمل شخص محكوم علیه است كه از ناحیه حاكم به عنوان اجرای مقررات قانونی و به ولایت بر او اجراء و اعمال میگردد. 
و بین دخالت شخص محكوم‏‎ علیه و یا قائم مقام قانونی دیگر در اموال و دارایی تاجر ورشكسته معناً فرقی موجود نیست… » 
سرانجام هیئت عمومی دیوان عالی كشور بدون اظهار عقیده ، صرفاً نظر دادگاههای تالی را با اكثریت آراء ابرام نمود. قطعاً در این تصمیم هیئت عمومی ، مصالح زیر نهفته است : 
1ـ اعتبار امر مختوم و عدم امكان رفع اثر از آن. 
2ـ انصراف ماده 423 قانون تجارت به مورد اعمال ارادی و اختیاری مدیون ( استدلال شعبه مرجوع علیه عغ استان اصفهان ). 
3ـ انجام عملیات اجرایی عغ یا ثبت بر اثر احراز قوانین معین و معتبر صورت گرفته كه در تاریخ شروع جریان و اتمام آن هیچگونه مانع قانونی نداشته و این حق مسلم و بلا منازع متقاضی اجراییه بوده كه برای مقامات رسمی ذی ربط عنوان تكلیف قانونی مسلم داشته است. ( استدلال شعبه 4 دیوان عالی كشور به ریاست آقای عباسعلی بشیر فرهمند مورخ 27/9/1354 در نقض دادنامه شماره 47 مورخ 26/9/1352 صادر از شعبه 10 عغ استان مركز ). 
4ـ نظریه مشورتی اداره حقوقی به شماره 269 مورخ 19/1/1353 : 
« نظر به اینكه حكم قطعی دادگاههای دادگستری مادام كه از طریق قانونی ملغی نشده لازم الاجرا است و طبق ماده 9 ق. آیین دادرسی مدنی هیچ مقام رسمی واداره دولتی نمیتواند از اجرای آن جلوگیری نماید ، مگر خود دادگاهی كه حكم داده یا دادگاه بالاتر از آن ، آن هم در موردی كه قانون معین میكند… » 
بخش دوم ـ وضعیت فعلی 
همان گونه كه ملاحظه شد ، اعمال نظر شعبه 3 دیوان عالی كشور به شرح فوق در سال 1352 خالی از اشكال و ایراد نبوده است . اخیراً هیات عمومی آن دیوان در رای وحدت رویه شماره 561 مورخ 27/3/1370 تغیر روش داده و فی الواقع همین عقیده را برای كلیه دادگاهها و شعب دیوان عالی كشور لازم الاتباع گردانیده است . جریان این رای به حكایت روزنامه رسمی از این قرار می باشد : 
پرونده وحدت رویه ردیف 69/52 هیات عمومی ـ آقای ( ص ) با صفت مدیر تصفیه آقای ( م ) تاجر ورشكسته طی مشروحه مورخ 27/5/1364 به عنوان دادستان كل كشور اعلام میدارد كه حكم ورشكستگی آقای ( م ) به موجب دادنامه شماره 6 مورخ 6/2/1354 صادر و توقف خواهان ،تاریخ 28/10/1343 اعلام می گردد. چون عده ای از طلبكاران قبل از صدور حكم ورشكستگی با طرح دعاوی كلیه اموال غیر منقول تاجر ورشكسته را تصاحب می كنند او با سمت مدیر تصفیه در مقام طرح دعوی در دادگاه های صالحه برآمده ودر نتیجه احكام فرجامی از شعب 17 و 18 دیوان عالی كشور به نفع تاجر ورشكسته صادر می گردد . ولی شعب 13 دیوان عالی كشور با رای معارض از آراءدو شعبه دیگر شش دانگ عرصه و اعیان یك باب خانه از مایملك تاجر ورشكسته خارج می گردد . 
1 ـ حكم دادگاه عمومی گنبد كاووس كه مورد تائید شعبه 18 دیوان عالی كشور در دادنامه 63ـ793 قرار گرفته است ، اجمالاًبدین شرح می باشد كه كلیه عملیات اجرایی پرونده اجرای ثبت و سند انتقال باطل ومالكیت خوانده ردیف اول منتفی و با نفی مالكیت او معامله وی با خوانده ردیف دوم در واقع معامله با مال غیر و از مصادیق معاملات فضولی تشخیص داده شده است . 
2 ـ خلاصه حكم دادگاه شهرستان گنبد كه به تائید شعبه 17 دیوان عالی كشور در دادنامه 1290/17 مورخ 10/11/1363 رسیده از این قرار است كه با ذكر جهات و مراتبی حكم به بطلان كلیه عملیات اجرایی ، ثبت سند رسمی دفتر خانه ،اسناد تجدیدی بر مبنای سند انتقال ، اجرای قرار تامین اموال ،صادر و اعلام داشته است . 
3 ـ حكم شعبه دوم دادگاه شهرستان گنبد كه رد شعبه 13 دیوان عالی كشور طی دادنامه شماره 38/13 مورخ 28/11/1368 ابرام گردیده بدین شرح می باشد :«كه طبق مفهوم مخالفت ماده 419 قانون تجارت . تا تاریخ صدور حكم ورشكستگی دعوی باید علیه شخص تاجر اقامه شود و تاجر محجور محسوب نمی شود و انجام عملیات مزایده و صدور حكم ،تملیك معامله محسوب نمی شود و چون دلیل موجهی برابطال اجراییه و اسناد انتقالی و اسناد مالكیت ارائه نشده ،حكم به بطلان دعوی مطروحه را صادر و اعلام می دارد » . 
رای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی كشور - «ماده 47 قانون تجارت . حكم ورشكستگی تاجر را موقتاصقابل اجرا شناخته است . در بند 2 و بند 3 ماده 423 قانون تجارت .هم تصریح شده كه تادیه هر قرض تاجر ورشكسته اعم از حال یا موجل به هر وسیله كه به عمل آمده باشد و هر معامله كه مالی از اموال منقول و غیر منقول تاجر را مقید نماید و به ضرر طلبكاران تمام شود باطل و بی اثر است . بنابراین در هر مورد كه بعد از تاریخ توقف حكمی مستقیماًدر مورد بدهی او به بعضی از بستانكاران وی صادر و اجراء شود كلیه عملیات اجرایی و نقل و انتقالات مربوط كه متضمن ضرر سایر طلبكاران تاجر ورشكسته می باشد مشمول ماده 423 قانون تجارت .بوده وباطل و بی اعتبار است . فلذا آراء صادره از شعب 17 و 18 دیوان عالی كشور صحیح و منطبق با موازین قانونی است » .(رای شماره 561 مورخ 28 /3 /1370 ). 
گر چه اختلاف و تهافت بین شعب دیوان عالی كشور شامل هر دو مورد اجرایی احكام دادگاهها و اجرای ثبت بوده است مع ذلك در این رای وحدت رویه فقط از عملیات اجرایی دادگاه صحبت به نیان آمده و عملیات اجرایی ثبتی از قلم افتاده است . 
در ابتدا لازم است منطق حاكم بر این رای را مورد توجه قرار دهیم : 
1 – با تصور اینكه بستانكاران زیرك و یا با قدرت (نظیر بانكها ) در دوران توقف یعنی زمانی كه مدیئن نمی تواند از عهده مطلق دیون خود برآید ،به طور كامل به طلبهای خود دست یابند و چیزی برای تقسیم غرمایی میان ضعفا باقی نماند (ماحصل گزارش تقدیمی به ریاست محترم دیوان عالی كشور ). 
2 ـپذیرش این امر كه از تاریخ شروع توقف ،شخص متوقف در حكم محجور است . لذا نه خود می تواند به پرداخت دیون مبادرت ورزد و نه اینكه بستانكاران مجازند به طرفیت او و در نتیجه عملیات اجرایی به مطالباتشان برسند (استنباط خلاف از حكم شهبه 2 دادگاه شهرستان گنبد موضوع دادنامه شعبه 13 دیوان عالی كشور) . 
3 ـ اقدامات وعملیاتی كه درنتیجه صدور اجراییه به تملیك اموال محكوم له منتهی می شود در حقیقت مانند عمل شخص محكوم علیه است كه از ناحیه حاكم به عنوان اجرای مقررات قانونی و به ولایت در او اجراء و اعمال می گردد ، و بیثن دخالت شخص محكوم علیه و قائم مقام قانونی او در معنای اختلافی نیست (نظر شعبه 3 دیوان عالی كشور در سال 1352 ، پرونده رای اصراری مورد بحث ) . 
باوجود ملاحظات اخیر،شایسته است به توالی فاسد در اعمال این نظر نیز اندیشیده شود : 
1 ـ حكم ورشكستگی پش از اعلان در روزنامه رسمی قانوناًنسبت به تاجر و اشخاص ثالث ومقدمات رسمی اعتبار داشته و از كسی ادعای جهل نسبت به آن پذیرفته نیست . در واقع آگهی در روزنامه رسمی ،اماره قانونی براین است كه همگان از آن اطلاع دارند لذا طبق ماده 419 قانون تجارت .هر دعوی و كلیه عملیات اجرایی باید به طرفیت قائم مقام قانونی ورشكسته جریان یابد . بدیهی است كه نه تنها اشخاص عادی بلكه مقمات رسمی نیز جاهل به وجود حالت توقف نزد مدیون می باشند . بدین ترتیب علاجی به غیر از جواز اعمال واجرای اصل صحت در روابط حقوقی قبل از اعلان حكم توقف نخواهد بود (در ماده 423 قانون تجارت .خروج سه مورد ابطال به صورت استثناء خود حاكی از وجود اصل صحت است ) . 
2 ـهمیشه تاجر بودن در گذشته ،حال یا آینده شخص بر طرف معامله آشكار نمی باشد . سیستم حاكم بر تجارت ایران ،موضوعی است . هر كس عمل تجارتی انجام دهد برابر ماده اول قانون تجارت بازرگان تلقی می گردد. 
چون مراتب رسماً جهت اطلاع عامه اعلان نمی شود ،قابل پذیرش است كه معامله كننده با شخص« واقعاً تاجر » ادعای جهل بدان نماید . اما از رای وحدت رویه مورد بحث چنین استنباط می شود كه اگر بعداًمعلوم شود شخص مدیون ،كاسب متوقف از پرداخت دیون بوده است ،تاوان آن را طلبكاری كه از طریق مراجع رسمی به حق خود رسیده است خواهد پرداخت . بدیهی است كه این امر می تواند موجب اشائه عدم اععتماد و اطمینان در روابط معاملاتی بگردد. 
3-معامله از طریق شركت در مزایده های رسمی قاعدتاً باید مولد بالاترین درجه اعتماد و اطمینان در نزد هر شركت كننده و خریدار باشد .اگر مشارالیه مال غیرمنقولی را به طور رسمی از شخصی ابتیاع نماید همواره این احتمال ضعیف وجود دارد كه فروشنده (نا آشنابرای خریدار )با ارائه شناسنامه وجعل امضا صاحب مال اقدام به فروش مال غیر نموده باشد. اما این فرض نادر هم در مورد یك مزایده رسمی مطلقاً منتقی به نظر میرسد. 
علیهذا اگر برنده یعنی منتقل الیه پس از مدتی با این بهانه كه صاحب مال تاجر متوقف بوده است و با حكم ابطال معامله رسمی روبرو شود دیگر نباید انتظار داشت كه جز بستانكار پرونده داوطلب دیگری جهت شركت در مزایده های رسمی پیدا شود. 
4-در قانون ساقبه رویه قضایی و نظریات علمی حصول حجر برای ورشكسته مردود شناخته شده است. پس از صدورحكم توقف شخص متوقف به غیر از اختیار دخالت در امور شخصی خود میتواند از طریق انعقاد قرارداد ارفاقی تجارت قبلی خویش را دنبال كند كه این خود نشانه بارز عدم حجر او می باشد. 
طبق حكم شماره 1394 مورخ 24/8/1326 شعبه 6 دیوان عالی كشور (وحكم شماره 2003 مورخ29/12 /1326 شعبه 4 مجموعه رویه قضایی احمد متین به شماره 1344 و 1345 )پس ازحكم ورشكستگی متوقف به استناد مواد 420 و 464 قانون تجارت می تواند در دادكاه ازحقوق خود در مقابل اداره یا مدیر تصفیه و بستانكاران دفاع نماید. بدین ترتیب تصور محجور بودن تاجر حتی پس از صدور حكم توقف هم منتقی است. بر همین اساس متوقف را پس از حكم و ، واجد اهلیت ولی ممنوع المداخله در اموال( (debiteur dessaissi و نه محجور(incapable) نامیده اند.پس به طریق اولی پیش از صدور حكم توقف نیزنمی توان نامبرده را محجور قلمداد كرد و دراهلیت وی تردید نمود. 
5-باید دانست كه قاعده تساوی میان بستانكاران شخص مدیون متوقف به نحو مطلق قانوناًو عرفاً به اجرا در نمی آید.كافی است به اولویت پرداخت مطالبات در طبقات پنجگانه ماده 58 ق.تصفیه امور ورشكستگی توجه شود.همچنین در عمل قائم مقام قانونی ورشكسته به دنبال برگشت مبالغ مربوط به تادیه كامل مطالبات به صورت نقدی و بر خلاف تساوی در دوران توقف نمی باشدو عمدتاً به ابطال نقل و انتقال پلاكهای ثبتی متعلق به متوقف می اندیشد. 
6-مقنن در ماده413 قانون تجارت خواسته است دوران توقف خیلی كوتاه(یعنی حتی الامكان سه روز باشد.اما همگان میدانند كه به دلایلی عرفاً فاصله میان شروع توقف تا صدور حكم توقف گاه متجاوز از ده سال است.كدام مصلحت ایجاب میكند كه عملیات اجرایی علیه تاجردر طول این مدت طولانی به زیر سوال برود و تمام نقل و انتقالاتی كه احیاناً بدون علم اشخاص به توقف صورت پذیرفته باطل قلمداد گردد؟وقتی محاكم خود به دنبال حصول كسردارایی بر بدهی به منظور متوقف شناختن تاجر هستند وبه عدم پرداخت دین درسر وعده (همان طور كه در مواد 413 و 413 منصوص است)اكتفا نمی كنند و ازصدور حكم كه شروه دعوی جمعی بستانكاران به طرفیت قائم مقام قانونی متوقف می باشد اجتناب می نمایند در واقع به طور ضمنی تجویر می نمایند كه تعاقیب شخصی بستانكاران علیه بدهكار روال عادی خود را طی كرده و لاجرم از طریق عملیات اجرایی نیز به نتیجه برسند پس چگونه می توان حكم به ابطال همان عملیات را قابل توجیه دانست؟ 
7-پیش از آنكه حكم توقف صادر شود فقط هر ابلاغ به شخص تاجر را می توان ابلاغ قانونی تلقی كرد و معتبر محسوب داشت (مستفاد از رای شعبه 4 دیوان عالی كشور به شماره 2038 مورخ 23/8/1318 ):با وجود صدور حكم افلاس و با وجود تعیین شدن مدیر تصفیه مع هذا ابلاغ به شخص مفلس را نمی توان ابلاغ قانونی دانست (مجموعه رویه قضایی احمد متین قسمت حقوقی شماره 1352 ص 359 ). 
از مقایسه ملاحظات مختلف در تایید و تكذیب رای وحدت رویه شماره 561 سال 1370 كه در فوق ملاحظه گردید میتوان به دو ضرورت متفاوت ادعان داشت: 
الف-ضرورت هعتبار عملیات اجرایی در مراحل شروع جریان و اتمام آن قبل از اعلان حكم توقف درروزنامه رسمی و تامین اعتماد عامه . 
ب-ضرورت عودت مال خارج شده از ملكیت متوقف در دوران توقف در جهت رعایت حال بستانكاران غرمایی. 
امروزه بزرگ مصلحت اول قربانی رعایت مصلحت ثانی میشود .اما آیا به حفظ این دو امر مهم در كنار هم نیز اندیشیده شده است؟ 
راه حل:به موجب ماده 415 قانون تجارت دادستان مجاز در تقدیم دادخواست حقوقی توقف ورشكستگی به محكمه حقوق می باشد. و بر اساس تبصره ماده 12 قانون تشكیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 3/5/1373 بخشی از اختیارات دادستان سابق به رئیس دادگستری محول شده است.بنابراین دادگاه عام قانوناً می تواند با عدم پرداخت محكوم به حكم قطعی از طرف تاجر محكوم علیه بنا به تقاضای رئیس دادگستری محل حكم به توقف مشارالیه را نیز صادر نماید. تا ضمن اینكه فاصله شروع توقف و صدور حكم توقف همان طور كه مقنن در نظر داشته متصور میگردد اجرای حكم به محكومیت های مالی بازرگانان تنها به طرفیت ادارات یا مدیران تصفیه ممكن باشد .بدین ترتیب دیگر مشارالیهمپس از گذشت بیش از ده سال از درخواست ابطال اجرائیه های دادگاهها با تمام اشكالات متصوره فارغ خواهند بود. درخصوص اجرائیه های ثبتی نیز با اطلاع مقام ثبتی به رئیس دادگستری محل دایر بر عدم اجرای مفاد اسناد رسمی ذمه ای از جانب متعهد ممكن است دادگاه به همان ترتیب مذكور درفوقعمل نماید .این روشی است كه در كشورهای پیشرفته برابراطلاعات موثق در كتب معتبر اعمال می شود.(پایان) 

منبع : بانک قوانین کشور





:: موضوعات مرتبط: مقالات حقوقی , ,
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان جامع ترین وب سایت حقوقی و آدرس biglawyer.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 106
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 108
بازدید ماه : 1851
بازدید کل : 314157
تعداد مطالب : 540
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

این صفحه را به اشتراک بگذارید تماس با ما




در اين وبلاگ
در كل اينترنت
چاپ این صفحه

RSS

Powered By
loxblog.Com